در این مقاله از سری مقالات آشنایی با رپورتاژ آگهی قصد داریم تا به موضوع رپورتاژ آگهی و برندینگ بپردازیم. به همین دلیل در ابتدا با معرفی مفاهیم بنیادی رپورتاژ آگهی و برندینگ، این مقاله را برای افرادی که اطلاع چندانی از این حوزه ندارند، قابل فهم می‌کنیم. در ادامه می‌توانید پاسخ سؤالات زیر را به صورت دقیق و جامع مطالعه کنید:

  • برندینگ چیست؟
  • استرتژی برند چیست؟
  • رپورتاژ آگهی و برندینگ چگونه بر هم اثر می‌گذارد؟
  • نقاط قوت رپورتاژ آگهی در برندینگ کدام است؟
  • چگونه می‌توان بین سه عبارت رپورتاژ آگهی، برندینگ و سئو ارتباط برقرار کرد؟

 

رپورتاژ آگهی یا همان رپورتاژ یکی از ابزارهای تبلیغاتی رایج است که این روزها توسط بسیاری از کسب‌وکارها مورد استفاده قرار می‌گیرد. رپورتاژ آگهی ( Advertorial ) از دو کلمه‌ی Editorial و  Advertising مشتق شده است. در ایران این ابزار با نام گزارش خبری، گزارش آگهی، پورتاژ خبری و رپورتاژ ( رپرتاژ ) نیز شناخته می‌شود.

رپورتاژ در فرمت‌های متفاوتی تولید می‌شود که رایج‌ترین آن قالب متن است. لحن رپورتاژ به صورت خبری است اما با اخباری که در رسانه‌ها منتشر می‌شود دارای تفاوت‌هایی است. اگر بخواهیم به صورت مختصر به این تفاوت‌ها اشاره کنیم باید با مفهوم محتوای حمایت شده ( Sponsored Content ) آشنا شوید.

حتما بخوانید:  رپورتاژ آگهی چیست ؟

محتوای حمایت شده یا محتوای پولی به محتوایی گفته می‌شود که به صورت مستقیم برای تولید آن پولی مبادله شده است. رپورتاژ یکی از انواع محتوای حمایت شده است و برخلاف اخباری که به صورت روزمره در رسانه‌ها منتشر می‌شود، به صورت سفارشی و در ازای دریافت پول منتشر می‌شود. به همین دلیل قوانین و دستورالعمل‌هایی برای استفاده از رپرتاژ آگهی در رسانه‌ها، توسط موتورهای جستجوگر تدوین شده است که در مقالات قبلی به آن اشاره شد.

برندینگ چیست؟

برندینگ چیست؟

بر اساس تعریف، برندینگ ( یا همان توسعه برند و با کمی تخفیف برندسازی در منابع فارسی ) نوعی تمرین بازاریابی است که یک کسب‌وکار، نام، نماد یا طرحی را که متعلق به خود کسب‌وکار بوده و به راحتی قابل شناسایی است را خلق می‌کند. برندینگ برای کسب‌وکار‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است. اما پرسش اصلی این است که چرا برندسازی تا این اندازه برای کسب‌وکارها ارزشمند و مهم است؟

این پرسش را می‌توانیم از جوانب مختلفی پاسخ دهیم. اما پاسخ فعالان حوزه‌ی مارکتینگ نسبتاً جذاب‌تر است:

با تبدیل شدن نشان یک کسب‌وکار به برند، فروش بسیار آسان می‌شود. دیگر نیازی نیست تا به مشتریان ثابت شود که محصولات شرکت دقیقاً همان چیزی است که به دنبالش هستند. اگر بخواهیم در یک جمله از فواید توسعه برند صحبت کنیم باید بگوییم که پس از تبدیل شدن به یک برند، بخش فروش می‌تواند نفس راحتی بکشد.

بدون شک تمامی شرکت‌ها از ارزش و قدرت برندسازی اطلاع دارند، اما همه‌ی آنها نمی‌توانند خود را به یک برند موفق تبدیل کنند. علت نیز کاملاً واضح است. برندینگ نیز همانند سایر فرایندهای موجود دارای اصول و قواعدی است.  این اصول در بخش بعدی به تفصیل بررسی شده است.

۳ اصل مهم در برندینگ

مهمترین اصول برندینگ کدام است؟

کسب‌وکارها با تکیه بر اصول برندینگ می‌‌توانند در مسیر برندسازی قدم بردارند. این اصول نیز بسیار ساده و قابل فهم هستند. اما همانطور که در بخش قبل گفته شد، بسیاری از کسب‌وکارها قادر نیستند در فرایند برندینگ موفق باشند. ممکن است علت این عدم موفقیت، صرفاً‌  به عدم اطلاع از اصول برندینگ منتهی نشود. هنر اصلی در برندسازی، چگونگی تفسیر و استفاده از  اصول برندینگ است. برای درک بهتر این جمله خوب است در ادامه دقایقی بر نقل قول زیر از نیچه تمرکز کنیم:

الزام و ضرورت، واقعیتی ثابت نیست، بلکه نوعی تفسیر است

اگر اقداماتی که بر اساس اصول برندینگ در کسب‌وکار انجام می‌شود با ویژگی‌ها و برخی شرایط خاص حاکم بر فضای کسب‌وکار سازگار نباشد، چیزی جز یک شکست و صرف هزینه نصیب کسب‌وکار نخواهد کرد. برای سازگار کردن برندسازی نیز صرفاً‌ آگاهی از اصول کافی نیست، ولی بدون شک گام اول خواهد بود.

برندینگ بر ۳ اصل استوار است:

  1. آگاهی از برند ( Brand Awareness )
  2. یادآوری برند ( ‌Brand Recall )
  3. تصویر برند ( Brand Image )

تسلط بر این سه اصل در فرایند برندینگ گام اول است. به همین دلیل در ادامه هر یک از این ۳ اصل معرفی خواهد شد.

آگاهی از برند

آگاهی از برند، میزان آگاهی مشتریان از برند و محصولات آن است. ایجاد آگاهی از برند یکی از مهمترین بخش‌های بازاریابی و تبلیغات است. این روزها معمولاً برند‌هایی با آگاهی بالا را با عنوان ترند ( Trends ) می‌شناسند. برندهایی با میزان آگاهی بالا را می‌توان به آسانی در همه جا شناسایی کرد.

 

آگاهی از برند به این معنی است که تا چه اندازه مشتریان می‌توانند به آسانی برند را شناسایی کنند.

آگاهی از برند همواره ارزشمند است اما برای کسب‌وکارها و هم‌چنین محصولات جدید، ارزش بیشتری دارد. محصولات و خدمات جدید برای اینکه خود را ثابت کنند، نیاز دارند تا توسط مشتریان امتحان شوند. در صورتی که مشتریان از وجود چنین محصول و خدمتی آگاه نباشند چگونه باید آن‌ها را امتحان کنند؟

یادآوری برند

یادآوری برند، بر چگونگی به یاد آورده شدن برند توسط مشتری تأکید دارد . به بیانی علمی‌تر، یادآوری برند را می‌توان اینگونه تعریف کرد:

مقیاسی کمی که نشان می‌دهد مشتریان نام یک برند را تا چه اندازه به یک نوع یا کلاسی از محصولات مرتبط می‌دانند

در صورتی که این مورد همچنان مبهم است، پیشنهاد می‌کنم به این پرسش‌ها پاسخ دهید:

  • هم اکنون نام چند شرکت خودروساز را می‌‌توانید نام ببرید؟
  • آیا می‌‌توانید توضیح دهید که کلینکس به چه معنایی است؟

هر برندی که زودتر به ذهن شما خطور کند دارای قدرت یادآوری بالاتری است.

تصویر برند

تصویر برند، احساسی در ذهن مشتری است که با توجه به شخصیت برند به وجود می‌آید. کاتلر تصویر برند را اینگونه تعریف می‌کند:

 تصویر برند مجموعه‌ای از عقاید، نظرات و احساساتی است که فرد نسبت به برند در ذهن خود دارد

تصویری که افراد از برند در ذهن خود دارند تحت تأثیر عوامل مختلفی است که برخی از این عوامل مستقیماً از اقدامات شرکت ناشی می‌شوند. به همین دلیل کسب‌وکارها می‌توانند تصویر خود را در ذهن مشتریان را تغییر دهند.

اگر همچنان مفهوم تصویر برند در ذهن شما مبهم است می‌توانید این مفهوم را در مثال‌های زیر به وضوح لمس کنید:

  • کوکاکولا: این برند به خوشحالی، لذت و تجربه‌ای خوب شناخته می‌شود و مفاهیمی از این دست را در ذهن مخاطب تداعی می‌کند.
  • مرسدس بنز: مخاطب با شنیدن نام این برند، مفاهیمی از جمله لوکس‌ بودن، پرستیژ و امنیت در ذهنش تداعی می‌شود.
  • اپل: شما با شنیدن نام اپل چه حسی پیدا می‌کنید؟!

استراتژی برند

استرتژی برند

استرتژی برند یک برنامه‌ی بلند مدت است که هدف آن تشکیل هویت کسب‌وکار شما است. به مخاطبان می‌گوید که شما برای چه آمده‌اید، چه ایده‌آل‌هایی دارید، برای چه چیز‌هایی ارزش قائلید، چه قول‌هایی می‌دهید و چه شخصیتی دارید.

معمولاً کسب‌وکارها از تکنیک‌های متفاوتی برای تدوین استراتژی برند استفاده می‌کنند اما پیش از اینکه در مورد استراتژی برند تصمیم‌گیری کنند باید به خوبی برند خود را بشناسند. باید بدانند که برند چه مأموریتی برای خود تعریف کرده‌است به چه ارزش‌هایی پایبند است.

استراتژی برند به روش‌های متفاوتی انجام می‌شود. در ادامه ۷ روش مرسوم و متداول استرتژی برند را به اختصار مرور خواهیم کرد:

  • استراتژی شناسایی نام برند ( Name Brand Recognition )

در این استراتژی برند سعی دارد تا نام خود را برجسته نموده و بواسطه‌ی آن محصولات و خدمات خود را توسعه دهد.

  • برندینگ مجزا ( Individual Branding )

در این روش کسب‌وکار بر روی برندینگ محصولی در سبد محصول خود متمرکز است که خود به تنهایی می‌تواند به اندازه‌ی نام شرکت موفق باشد. به عنوان یک مثال می‌توانیم از محصولاتی نظیر ریکا یا برف نام ببریم.

  • برندینگ رفتاری ( Attitude Branding )

در این روش کمپانی از سطح محصول پا فراتر گذاشته و رفتار مشتریان مورد هدف قرار می‌دهد. در این استراتژی برند اقدام به ایجاد یک سبک زندگی یا هویت فردی می‌‌کند که به واسطه‌ی برند خود ممکن می‌شود. برندهای نایک و مازراتی مثال‌های مناسبی برای این استراتژی هستند.

  • برندینگ بدون برند ( No-brand Branding )

برندینگ « بدون برند » استراتژی متفاوتی در برندینگ است که با استفاده از تصویری ضد برند، قصد دارد برندسازی کند. این برند معمولاً محصولات خود را با ظاهری کاملاً ساده و مینیمال تولید می‌کند.

  • توسعه برند (Brand Extension )

استراتژی توسعه برند زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که یک برند شناخته شده، راه خود را به مارکت جدیدی باز کند. به عنوان مثال یک برند تولید کننده کفش ورزشی در راستای این استراتژی اقدام به تولید محصولات جدیدی از جمله پیراهن و تی‌شرت می‌‌کند.

  • برند فروشگاهی ( Store Brand )

این استراتژی، بیشتر در فروشگاه‌‌های زنجیر‌ه‌ای و سوپرمارکت‌ها دیده می‌شود که در آن، فروشگاه هدف نهایی برندسازی است. به عنوان مثال می‌توانیم به فروشگا‌ه‌های زنجیره‌ای رفاه، افق کوروش و ... اشاره کنیم.

  • جمع‌آوری اطلاعات (Crowdsourcing )

برندهایی که از این استراتژی برندینگ استفاده می‌کنند از مردم در فرایند خلق برند کمک می‌گیرند و به آن‌ها اجازه می‌دهند تا خود برند را خلق کنند. یکی از بهترین مثال‌های ممکن برای این استراتژی، اپلیکیشن WAZE است. این اپلیکیشن در ابتدا به منظور پایش ترافیک طراحی و تولید شد. اما به مرور زمان کاربران کاربری آن به اپلیکیشنی برای جهت‌یابی تغییر دادند.

 

رپورتاژ آگهی و برندینگ چگونه بر هم اثر می‌گذارد؟

رپورتاژ آگهی و تأثیر آن در برندینگ

اکنون، پس از آشنایی با مفاهیم پایه برندینگ می‌توانیم به موضوع اصلی این مقاله، یعنی رپورتاژ آگهی و برندینگ بپردازیم. استفاده از رپورتاژ آگهی و برندینگ به صورت ترکیبی قدمت چندانی ندارد اما رپورتاژ آگهی و برندینگ توا‌نسته اند در راستای تحقق اهداف برندینگ موفق عمل کنند. به همین دلیل در ادامه‌ی بحث تحلیل رپورتاژ آگهی و برندینگ قصد داریم از نقطه قوت رپورتاژ خبری ( روابط عمومی ) بحث را شروع کنیم.

روابط عمومی، علاوه بر تحریک مخاطبان یا همان مشتریان بالقوه، جهت استفاده از محصولات و خدمات کسب‌وکار، پیام‌های مهم دیگری را نیز به آن‌‌ها منتقل می‌‌کند.

حتما بخوانید:  جذب و حفظ مشتری با برندینگ احساسی

گفتگو با مخاطبان کسب‌وکار یکی از مهمترین کارکرد‌های روابط عمومی است. روابط عمومی به وسیله‌ی برقراری  ارتباطی دو طرفه با عموم مردم، پیام برند را منتقل می‌‌کند. به مردم می‌‌گوید که سخنگوی کیست و چه اهدافی در سر دارد. روابط عمومی از دغدغه‌ها و ایده‌آل‌های برند با مردم سخن می‌گوید.

روابط عمومی با پیاده‌سازی استراتژی برندینگ کسب‌‌وکار، تبلیغات را در ذهن مردم تثبیت می‌کند. روابط عمومی با استفاده از ابزارهای خود، می‌تواند به راحتی ۳ اصل برندینگ ( آگاهی برند، یادآوری برند و تصویر برند ) را پیاده‌سازی کند. رپورتاژ آگهی یکی از این ابزارهاست.

رپورتاژ آگهی در برندینگ

رپورتاژ آگهی نوعی از تبلیغات همسان است اما همانطور که در مقالات قبلی در این مورد صحبت شد، از لحاظ کارکرد کاملاً با سایر اعضای خانواده تبلیغات همسان متفاوت است. در این لحظه بهتراست در مورد آثار تبلیغات بر برندینگ صحبت کنیم. تبلیغات در راستای کدام یک از اصول برندینگ گام بر می‌دارد؟

تبلیغات به صورت مستقیم، آگاهی برند ( Brand Awareness ) را افزایش می‌دهد. با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی، جمع کثیری از افراد از حضور برند یا محصول آگاه خواهند شد. همانطور که می‌دانیم، دیده شدن مهمترین مفهومی است که در افزایش آگاهی برند مهم است. اما توسعه برند قواعد و اصول دیگری نیز دارد که بسیار مهم هستند.

آیا تبلیغ می‌‌تواند تمامی این اصول ( ۳ اصلی که در ابتدای مقاله مطرح شد ) را محقق کند؟

 چرا تبلیغات در سایر ابعاد توسعه برند چندان موفق نیست؟

برای روشن شدن پاسخ پرسش‌های بالا لازم است تا اندکی در مورد چندجانبه بودن ارتباطات صحبت کنیم:

در تبلیغات تنها کسب‌وکار سخن می‌گوید و چیزی جز دعوت به خرید در محتوای آن مشاهده نمی‌شود. سخن گفتن کسب‌وکار به این صورت، تنها می‌‌تواند آگاهی برند را افزایش دهد. پس چگونه باید سایر اهداف خود در توسعه برند را تعقیب کنیم؟

رپورتاژ آگهی و روابط عمومی را بدون تردید می‌توان به عنوان راهکار مناسبی برای حل این مشکل به کسب‌وکارها معرفی کرد. همانطور که در مقاله قبلی  گفتیم، رپورتاژ آگهی به صورت مستقیم تبلیغات نمی‌کند. رپورتاژ در ذات خود، خبری و داستان محور است. به همین دلیل می‌توانیم سایر اهداف کسب‌وکار در برندسازی را به او محول کنیم.

رپورتاژ آگهی اصول برندینگ را رعایت می‌کند

بر خلاف تبلیغات که تنها حامل سیگنال خرید است، رپورتاژ می‌تواند محتوای کاملی با خود به همراه داشته باشد. رپورتاژ آگهی می‌تواند:

  • حامل داستان برند باشد.
  • چشم‌انداز و مأموریت برند را به مخاطبان منتقل کند.
  • ارزش‌ها و اهداف برند را برای مخاطبان تشریح کند.

انتقال چنین پیام‌هایی از عهده‌ی روش‌‌هایی سنتی تبلیغاتی بر نمی‌آید. به همین دلیل، برندینگ برای تحقق اهداف خود از ابزارهایی از جمله رپورتاژ آگهی بهره می‌برد.

نقاط قوت رپورتاژ آگهی در برندینگ

نقاط قوت رپورتاژ آگهی و برندینگ

پیش از ورود به این مبحث، بهتر است نگاه خود به برندسازی را عوض کنیم. متأسفانه برخی افراد نگاه درستی نسبت به برندسازی ندارند و فرایند توسعه برند را به صورت یک نقطه می‌بینند. برندسازی به صورت صفر ویک عمل نمی‌کند. برندسازی نوعی فرآیند است که به صورت تدریجی محقق می‌شود.

برندسازی به صورت صفر ویک عمل نمی‌کند. برندسازی نوعی فرآیند است که به صورت تدریجی محقق می‌شود

به تعبیری می‌توانیم برندینگ را همانند یک اسفنج در نظر بگیریم. حرکت در مسیر برندینگ همانند قطره قطره آب ریختن بر روی اسفنج است. اسفنج رفته رفته آب را به خود گرفته و سنگین‌تر می‌شود اما تغییری در ظاهر آن پدیدار نمی‌شود.

این تمثیل به ما می‌گوید که اگر، کسب‌‌وکاری قصد دارد در بازاری که در آن فعالیت می‌کند به برندی تبدیل شود، باید در مسیر توسعه برند به صورت پیوسته حرکت کند، اصول برندینگ را رعایت کند و انتظار تغییرات آنی و سریع را نداشته باشد.

اما گذشته از مفاهیم بنیادی، آگاهی از ابزارها و تکنیک‌ها در هر فرایندی بسیار مؤثر است. در ادامه از تعامل مثبت رپورتاژ آگهی و برندینگ به صورت جامع و دقیق سخن خواهیم گفت.

رپورتاژ ؛ پیروز میدان  بحران رسانه‌‌ای

فعالیت‌هایی که کسب‌وکارها در راستای برندسازی و با توجه به اصول برندینگ انجام می‌دهند، دستخوش تغییرات و حملات بسیاری قرار می‌گیرد که بخشی از آن‌ها از محیط داخلی و برخی دیگر از محیط خارجی شرکت نشات می‌گیرند.

بحران رسانه‌ای یکی از حملاتی است که می‌تواند به برند و ارزش آن آسیب برساند. البته باید به این نکته نیز دقت داشت که ممکن است یک بحران رسانه‌ای ارزش برند و محبوبیت آن نزد مخاطبان را افزایش دهد. افزایش یا کاهش ارزش و محبوبیت برند توسط بحران رسانه‌ای به این بستگی دارد که آیا برند توانسته است از این میدان نبرد موفق بیرون آید یا خیر!!

رپورتاژ چگونه در بحران رسانه‌ای به برندینگ کمک می‌کند؟

رپورتاژ آگهی و بحران رسانه‌ ای

همانطور که در مقالات قبلی از سری مقالات آموزش رپورتاژ آگهی به تفصیل توضیح داه شد، رپورتاژ آگهی در رسانه‌‌ها منتشر می‌شود. بر همین اساس، انتشار یک خبر می‌توانند توسط افراد بسیاری خوانده شود. خوانده شدن محتوای خبری توسط مردم نیز به این معنی است که بلندگو در دستان برند مورد تهاجم بوده و فرصتی برای دفاع مهیا شده است.

رپورتاژ آگهی و برندینگ به کمک هم می‌توانند از هر بحران رسانه ای که کسب‌وکار را تهدید می‌کند سربلند بیرون بیایند

اگر دفاعیه به درستی نگارش و منتشر شود، احتمال پیروزی برند در این کارزار بسیار بالا خواهد بود. ارزش محتوایی که در رپورتاژ تحت عنوان دفاعیه در رسانه‌‌ها منتشر می‌شود به حدی است که حتی می‌تواند مخاطبان را ترغیب کند تا اشتباهات برند را بخشیده و در برخی مواقع از ثابت شدن اتهاماتی با عدله و سند محکم نیز پیشگیری کند.

از طرفی، گزارش خبری می‌تواند علاوه بر کاربرد تدافعی، به عنوان اسلحه‌ای قدرتمند برای حمله به سایر رقبا مورد استفاده قرار بگیرد. البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که رعایت اخلاق رسانه بسیار حائز اهمیت بوده و رعایت نکردن آن ممکن است به برند آسیب‌ جدی وارد کند.

رپورتاژ آگهی و برندینگ برابر است با آنلاین برندینگ

این روزها تمامی کارشناسان و متخصصین بازاریابی بر این عقیده‌اند که کسب‌وکارها بهتر است در فضای آنلاین حتما حضور داشته باشند. افراد بسیاری برای بررسی و تحلیل کسب‌وکار، پایه و اساس جستجوی خود را بر اساس نتایج حاصل از جستجو در اینترنت و ردپای آنلاین ( Online Footprints ) برندها قرار می‌دهند.

ردپای آنلاین برند

ردپای آنلاین کسب‌وکارهایی که فعالیت خود را مبتنی بر وب قرار داده‌اند به آسانی قابل ردیابی است. اما کسب‌وکارهایی که به صورت آفلاین عمل می‌کنند، چگونه می‌توانند ردپای آنلاین خود را تقویت کنند؟! رد‌پای آنلاین تأثیر چشمگیری در مراحل برندسازی دارد و نمی‌توان به راحتی از آن چشمپوشی کرد.

حتما بخوانید:  ده اشتباه نابخشودنی در هنگام بروز بحران رسانه ای

گزارش خبری این امکان را برای تمامی کسب‌وکارها فراهم می‌‌کند تا ردپای آنلاین برای خود ایجاد کنند، ردپای آنلاین خود را تقویت کنند و به آن رسمیت ببخشند. معمولاً محتوایی که به صورت خبر منتشر می‌شود به همراه خود اعتبار زیادی حمل می‌کند و در چشمان خواننده معتبر جلوه می‌کند.

علاوه بر اعتبار و رسمیتی که رپورتاژ با خود به همراه دارد، ماندگاری بالای محتوا را می‌توان به عنوان مزیت دوم در نظر گرفت. محتوای خبری در خبرگذاری‌ها آرشیو شده و در هر زمانی قابل استناد خواهد بود. در صورتی که کسب‌وکارها حتی قصد راه‌اندازی وب‌ سایتی برای کسب‌وکار را نداشته باشند، با استفاده از این روش می‌توان جای خالی ردپای آنلاین را با به راحتی پر کنند.

هدیه‌ی رپورتاژ آگهی و برندینگ به تبلیغات

کمک رپورتاژ به کسب و کار

همانطور که پیشتر گفتیم، تبلیغات تنها مشتریان را به خرید دعوت می‌کند و میزان آگاهی از برند را بالا می‌برد. به بیان دیگر می‌توانیم تبلیغات را به عنوان یک ادعا در نظر بگیریم. تبلیغات ادعایی از جانب کسب‌وکار است که به همین دلیل بسیاری از مخاطبان اطلاعی از صحت و صقم آن ندارند. تبلیغات به خودی خود نمی‌تواند این ادعا را ثابت کند. بنابراین به کمک نیاز دارد.

رپورتاژ آگهی بر خلاف تبلیغات، قادر است از روش‌‌های متنوعی با مخاطبان تعامل کند. رپورتاژ می‌تواند در فرمت و قالب‌های متنوع، ادعایی که کسب‌وکار با استفاده از تبلیغات به گوش مخاطبان می‌رساند را اثبات کند و از آن دفاع کند.

نقطه‌ی اوج رپورتاژ آگهی و برندینگ را می‌توان به وضوح در جمله‌ی زیر دید:

من بهترین هستم و می‌توانم ثابت کنم که بهترین هستم، در نتیجه به عنوان یک برند باارزش شناخته خواهم شد.

چگونه می‌توانیم بین ۳ عبارت سئو، رپورتاژ آگهی و برندینگ ارتباط برقرار کرد؟

سئو رپورتاژ آگهی

در مقاله‌ی قبلی از سری مقالات آشنایی و آموزش رپورتاژ آگهی، مختصراً در مورد رپورتاژ آگهی و سئو صحبت شد. اما سه مفهوم سئو، رپورتاژ آگهی و برندینگ چگونه به هم مربوط می‌شوند؟

پاسخ این پرسش از آنچه به نظر می‌رسد، آسانتر است. ارتباط بین رپورتاژ آگهی و سئو چندان مبهم نیست اما مشکل اصلی مرتبط کردن برندینگ به این دو عبارت است.

برندینگ دارای ۳ پایه و ستون است که در ابتدای مقاله در مورد آن صحبت شد. یکی از این اصول آگاهی برند است. آگاهی از برند را به روش‌های متعددی می‌توان افزایش داد. یکی از روش‌هایی که بسیاری از کسب‌وکارها به دنبال دستیابی و استفاده از آن هستند،  افزایش آگاهی از طریق صفحه‌ نتایج موتور جستجو ( SERP ) است.  

معمولاً کسب‌وکارهایی که در صفحه‌ اول نتایج موتور جستجو قرار می‌گیرند، از بالا به پایین بیشترین سهم را در آگاهی برند دریافت می‌کنند. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که قرارگیری در صفحه‌ اول نتایج موتور جستجو تنها منجر به افزایش آگاهی از برند نمی‌شود و کارکردهای دیگری نیز دارد که در این مقاله نمی‌گنجد.

کلام آخر

امروزه به حسن پیشرفت تکنولوژی و پدید آمدن ابزار و خدمات جدید مبتنی بر وب، مراحل برندسازی همانند گذشته سخت نیست. اما حساسیت اصلی مربوط به استفاده از تکنیک‌ها و ابزارها است. از طرفی، این ابزارها در بسیاری از مواقع همانند یک شمشیر دو لبه عمل می‌کنند و ممکن است از طرف سایر رقبا بر علیه برند ما مورد استفاده قرا بگیرند.

در کنار تمامی این موارد، رپورتاژ توانسته است خود را به عنوان یکی از ابزارهای مهم و تأثیرگذار در توسعه برند معرفی کند و توسط کسب‌وکارهای بسیاری مورد استفاده قرار بگیرد.

بسیاری از صاحبان کسب‌وکار بر این عقیده‌اند که رپورتاژ آگهی و برندینگ، با توجه به کم اثر شدن برخی از ابزارهای تبلیغاتی، آینده‌ی متفاوتی را تجربه خواهند کرد. به همین دلیل فراگیری اصول و قواعد استفاده بهینه از این ابزار می‌تواند برای کسب‌وکارها بسیار مفید واقع شود.

 

 منابع:

  • cmgpartners.com
  • wikipedia.org
  • simplicable.com
  • www.forbes.com
  • marketingmo.com
  • brandingmag.com
  • thebrandingjournal.com
  • www.entrepreneur.com
  • aishaadamsmedia.com
  • nativeadvertisinginstitute.com