خبرنگارانی که از خبر دور می شوند
در حال حاضر اقتصاد رسانه ها از اصلی ترین مسائل دنیای رسانه به شمار می رود اما اینکه یک خبرنگار تا چه حد می تواند مسائل اقتصادی را فدای ارزش های خبری کند، موضوعی است که متاسفانه در بسیاری از رسانه ها تعریف نشده است و این مشخص نبودن حریم بین فعالیت اقتصادی رسانه ای و خبرنگار، مشکلات بسیاری را ایجاد کرده است.
در گذشته خبرنگاران تنها به فعالیت خبری خود می پرداختند و حضور در بخش اقتصادی روزنامه و جذب آگهی برای آنان با توجه به محدودیت هایی که وجود داشت، تقریبا ممنوع بود؛ اما با روی کار آمدن برخی رسانه ها که مبنا را بر جذب آگهی توسط خبرنگار از حوزه های زیرپوشش خود گذاشته بودند، تغییر بسیاری در این مقوله ایجاد شد به طوریکه اکنون تقریبا در تمامی روزنامه های اقتصادی و حتی سیاسی، جذب آگهی برای خبرنگار یک مزیت محسوب می شود اما اینکه خبرنگار تا کجا حق دارد برای جذب آگهی و فعالیت اقتصادی خبر را فدای کسب درآمد برای رسانه کند، موضوعی است قابل بررسی.
فشارهای اقتصادی که در حال حاضر روی رسانه ها به ویژه رسانه های آفلاین و روزنامه ها وجود دارد، بسیاری از مسئولان روزنامه ها را بر آن داشته تا از فاکتورهایی برای جذب خبرنگار استفاده کنند که تا حدی از تعاریف خبرنگار فاصله بگیرد؛ به عنوان مثال اگر خبرنگاری بتواند در حوزه خبری خود جذب آگهی داشته باشد به راحتی می تواند پله های ترقی را طی کند، حتی اگر دانش خبری او در سطح مبتدی باشد؛ و این آسیب متاسفانه پایه های روزنامه نگاری کشور را متزلزل کرده است.
حتی در برخی موارد خبرنگاران با توجه به سیاست های رسانه خود موظف می شوند که از انعکاس اخبار منفی درباره حوزه خبری خود اجتناب کنند و تنها بخش مثبت فعالیت های حوزه زیر پوشش خود را در رسانه انتشار می دهند و این اتفاق صداقت و واقعی بودن خبر را زیر سووال می برد و خب را از رسمیت می اندازد. در این گونه موارد دو نکته قابل بررسی است نخست اینکه یک رسانه برای کسب درآمد به راحتی رسالت خود را که همان انتشار اخبار درست و واقعی است را از دست می دهد و نکته دوم اینکه خبرنگار هم به دلایل :/. ختلف از جمله مسائل معیشتی مهمترین رکن خبرنگاری که همان صداقت و دقت است را فدا می کند.
البته اینکه خبرنگاران به کسب در آمد غیرمستقیم برای رسانه خود از طریق ارتقا جایگاه حرفه ای رسانه مشغول باشند که آن هم به افزایش جذب آگهی دهندگان منجر شود امری ضروری است. خبرنگار می تواند ثمره این تلاش حرفه ای را بصورت درآمدی بالاتر از رسانه خود دریافت کند و این موضوعی کاملا پذیرفتنی و قابل احترام است همانطور که در رسانه های دنیا، خبرنگار حرفه ای تر درآمد بسیار بالاتر نسبت به یک خبرنگار درجه دو و یا آماتور دارد.
اگر این موضوع را از زاوه دیگر نگاه کنیم باید برخی روابط عمومی ها را مقصر درجه دوم بدانیم چراکه روابط عمومی ها با برخی کارها مانند دادن هدیه های نقدی به خبرنگاران، علاوه بر اینکه اصحاب رسانه را به این نوع پرداخت ها وابسته می کنند، به نوعی از آنان هم متوقع می شوند. البته این توقع تا زمانی امکان پذیر است که خبرنگار از این نوع هدایا ارضا شود. زمانی که خبرنگار سطح توقعش از روابط عمومی بالا برود اگر پرداخت ها قطع شود دیگر خبری از ان حوزه انتشار پیدا نخواهد کرد. در برخی موارد هم روابط عمومی ها پا را از خبرنگاران فراتر گذاشته و مستقیم با مدیران مسئول و سردبیران وارد مذاکره می شوند که این نوع مذاکرات در دراز مدت آسیبی به مراتب بیشتر از پرداخت به خبرنگار دارد.
در هر حال اقتصاد رسانه ای موضوعی است که باید با دقت و ظرافت خاص آنرا انجام داد؛ نباید برای کسب درآمد رسالت یک رسانه و خبرنگاران آن زیر سووال برود بلکه باید با حفظ شان رسانه و خبرنگاران این موضوع انجام شود. در حقیقت رسانه و خبرنگار نبود عادت به دریافت کارت هدیه و یا هدیه دیگر برای انتشار اخبار بکنند چراکه از اصل رسالت خبرنگاری دور می افتند. برای تعادل در این موارد هم باید هم روابط عمومی ها و هم رسانه ها و زیر مجموعه آنها که همان خبرنگاران هستند برخی حریم ها را در نظر بگیرند تا شان حرفه ای دو طرف حفظ شود.
ممنونم بسیار عالی بود. نکته ای که اشاره کردی دقیقا آسیب رسانه های امروز ماست جایی که حد و مرز فعالیت های بخش مختلف رسانه مشخص نیست. در تکمیل مقاله ت بگم که برای بخش های بازرگانی و جذب آگهی روزنامه ها هم حریم مشخص نیست. یعنی دیده شده که بازاریابهای آگهی به کنفرانس های خبری میرن، خبر می نویسن و متاسفانه سردبیرها رو تحت فشار میذارن تا خبرها رو منتشر کنن.
حرف دل کارو زدین ….بسیار ممنون…امیدوارم روزی این مشکل ریشه ای حل شه