چه زمانی باید محتوا را در فضای اینترنت منتشر کرد؟
تابه حال فضای آنلاین و اینترنت اینگونه پر از محتوا های مختلف و جورواجور نبوده است، به همین دلیل نمی‌توان مطمئن بود که آیا محتوایی که برندها تولید می‌کنند، توسط مخاطبان دیده می‌شود یا نه؟ در این فضا و شرایط باید چه کرد؟
همانطور که تولید محتوای خوب در موفقیت سازمان و یا شرکت از اهمیت بالایی برخوردار است، زمان انتشار درست و هوشمندانه این محتواها هم اهمیت بالایی دارند، چرا که نقش بسزایی در ایجاد آگاهی از برند و ارتباط با مخاطبان ایفا می‌کنند.
جک سوین – Jack Swayne معاونت راهکارهای استراتژیک آی‌پراسپکت چند راهکار کارآمد برای طرح ریزی یک برنامه درست در انتشار محتوا دارد که در ادامه آن را بازگو خواهیم کرد. بد نیست بدانید آی‌پراسپکت یک شرکت چند ملیتی موفق فعال در زمینه بازاریابی آنلاین است که دفتر مرکزی آن در بریتانیا واقع شده است.
1 – مخاطبان هدف خود را بشناسید و از نحوه تعامل آنها با نوشته‌ها باخبر شوید.
در فضای اینترنت نحوه دسترسی و برخورد با محتوا برای افراد مختلف، متفاوت است. به عنوان مثال در شبکه‌های اجتماعی دو گروه کلی از مخاطبان وجود دارند. گروه اول بینندگان و ناظران هستند. این افراد فقط مطالب و محتوای موجود در شبکه‌های اجتماعی را خوانده و منفعلانه برخورد می‌کنند. ناظران و بینندگان نظرات مختلفی در مورد پست‌ها دارند اما واکنشی نسبت به آنها نشان نمی‌دهند.
دسته دیگر هم لایک کننده‌ها و کامنت گذارها هستند. این افراد معمولا با کامنت گذاری زیر پست‌ها و شرکت در بحث‌ها خود را با وقایع موجود در شبکه‌های اجتماعی درگیر می‌کنند. این افراد بیشتر از شبکه‌هایی همچون توییتر و اینستاگرام استفاده می‌کنند و حضور پررنگی در فضای اینترنتی دارند.
2 – استراتژی خود را براساس رفتار مخاطبان خود شکل دهید.
با استفاده از داده‌های آنلاین می‌توانید رفتار مخاطبان هدف خود را رصد کرده و با استفاده از رفتار آنها استراتژی‌های موفقی را طرح ریزی کنید. محتوا خواه نوشتاری باشد و یا خواه تصویری و ویدیویی، باید با توجه به رفتار مخاطبان هدف برند در زمان و مکانی که آنها حضور دارند، منتشر شود. این کار اثرپذیری محتوا را به شدت افزایش می‌دهد.
3 –شاخص های کلیدی عملکرد درست و به جایی برای خود انتخاب کنید.
شاخص کلیدی عملکرد که در انگلیسی به آن KPI گفته می‌شود، پارامترهای قابل اندازه گیری هستند که فرایند دستیابی به اهداف سازمانی را تعریف و اندازه گیری می‌کنند. می‌توان با استفاده از شاخص‌های کلیدی عملکرد، روند درستی برای طرح ریزی یک برنامه درست و معقول انتشار محتوا را تعریف و اجرا کرد. به عنوان مثال در شبکه اجتماعی فیسبوک، لایک و شیرها معیاری برای سنجش موفقیت پست‌ها هستند. یعنی هرچه لایک و شیر آن بیشتر باشد، موفقیت پست بیشتر بوده است.
اگر مخاطبان شما بیشتر در دسته بینندگان و ناظران هستند پس نمی‌توانید موفقیت چشمگیری در فیسبوک داشته باشید. به همین دلیل معیار لایک و شیر برای شما معیار غلط و نادرستی خواهد بود.
مخاطبان فعال در فضای اینترنتی از هوش بالایی در شناخت و تعیین درستی و صحه گذاری بر نوشته‌ها برخورداند. به همین دلیل اگر محتوای منتشرشده قالب نوشتاری درستی نداشته باشد و مطلب مورد وثوقی نباشد، از نظر کاربران دور مانده و از اقبال عمومی برخوردار نخواهد بود. به همین دلیل نوع و سبک نوشتار، شاخصی تعیین کننده در موفقیت محتوای شما خواهد بود.
