گوگل آنالیز ابزار مناسبی برای اندازهگیری اثربخشی روابط عمومی نیست؛ چرا؟
در دنیای رقابتی امروزی برای کسبوکارهای آنلاین، برقراری ارتباط موثر و برآورده کردن انتظارات مشتریان ضروری است. یکی از روشها برای یافتن انتظارات مشتریان استفاده از ابزارهایی مثل گوگل آنالیز است. در واقع این ابزار برای اندازهگیری میزان موفقیت کمپینها، ابزار بسیار قدرتمند و هوشمندی است که بینشهای کلیدی را در اختیار بازاریابان قرار میدهد. اطلاعاتی که گوگل آنالیز برای کسبوکارها فراهم میکند در درک میزان ترافیک، بازگشت سرمایه و سایر هدفهای رسانهای مورد استفاده قرار میگیرد.
اما این ابزار اغلب ارزشهای اساسی را برای برندها مورد هدف قرار نمیدهد و آنها را از مسیر صحیح منحرف کرده و نمی تواند اثربخشی آنها در کمپینها و بازخوردهای اجتماعی نمایش دهد.
با این حال، همه چیز به سادگی با ابزارهایی از این دست قابل اندازهگیری نیست. اثربخشی یک کمپین روابط عمومی به عوامل بسیاری بستگی دارد. در واقع هدف از یک کمپین روابط عمومی میتواند به متغیرهای بسیاری بستگی داشته باشد. در کمپینهای روابط عمومی اهداف مشخصی از جمله افزایش آگاهی و برندسازی دنبال میشود.
به عنوان مثال، شما مقالهای را در سایت خود با عنوان استارتآپها و برندینگ منتشر کردهاید. فرض کنید هدف شما از منتشر کردن این مقاله دسترسی به تاثیرگذاران، سرمایهگذاران و کارآفرینان صنایع مختلف باشد. به عبارت بهتر، نوع و کیفیت افرادی که مطلب شما را میخوانند بسیار مهم است اما با ابزارهایی که هماکنون وجود دارند، به هیچوجه نمیتوانید خوانندهها را از هم تفکیک کنید و ببینید به هدف خود رسیدهاید یا نه.
روابط عمومی چه کمکی به برندها میکند؟ و چگونه میتوانیم آن را اندازهگیری کنیم؟
روابط عمومی اثربخشترین نوع ارتباط با مشتری است. به این دلیل که با روابط عمومی مخاطبانتان را نمیخرید، بلکه آنها را به دست میآورید. شما نمیتوانید یک روزنامهنگار را بخرید تا در رسانهها در مورد کسبوکار شما بنویسد، بلکه باید علاقهی او را جذب کنید، زیرا هر چه که مینویسد مستقیما با اعتبار او ارتباط دارد. البته، بسیاری از برندها هستند که از رسانههای پرداختنی استفاده میکنند، اما رسانههای اکتسابی سختترین، خالصترین و ارزشمندترین نوع رسانهها هستند.
پس برای اندازهگیری روابط عمومی چه کار باید بکنیم؟ معیارهای مختلفی مثل تعداد منشنها و سایر فعالیتها در شبکههای اجتماعی، ارزش آگهیها و تبلیغات، میزان درگیر کردن احساسات، تعداد و کیفیت خوانندگان نشریهای که در مورد کسبوکار شما مینویسد و ... برای این کار وجود دارد. این موارد ارزش واقعی یک کمپین روابط عمومی را مشخص میکنند. جالب است بدانید داستانهایی که در مورد کسبوکار شما منتشر میشوند تا همیشه روی وب باقی خواهند ماند. آنها اغلب تا مدتی ارزشمند هستند و احتمالا روزی ارزشی که امروز دارند را از دست خواهند داد.
گوگل آنالیز میتواند به شما بگوید که یک آگهی تا چه اندازه بازدید کننده داشته است، اما میزان نتایجی که از نظر عاطفی و میزان اعتماد به دست آورده شده را نمیتواند ارائه کند. همچنین شما نمیتوانید میزان اعتبار نویسنده را در مقالهای که نوشته است اندازه گیری کنید.
بسیاری از کارشناسان معتقدند معیارهایی که در گوگل آنالیز وجود دارند معتبر هستند و نتایج خوبی را ارائه میکنند. با این حال، گوگل آنالیز کل داستان را بازگو نمیکند. اندازهگیری ترافیک و بسیاری از معیارهای دیگر که توسط گوگل آنالیز به دست میآیند، برای درک تاثیر فعالیتهای تبلیغاتی و بازاریابی بسیار مهم است. روابط عمومی اما با این ابزار به سادگی قابل اندازهگیری نیست.
با این حال، گوگل آنالیز میتواند در ترکیب با سایر ابزارها (مثل TrendKite) اطلاعات فوقالعادهای در اختیار مسئولان روابط عمومی قرار دهد.
با در نظر گرفتن همهی مواردی که در بالا بدانها اشاره شد، ما توصیه میکنیم در کنار استفاده از گوگل آنالیز، معیارهای دیگری را نیز بسنجید و فعالیتهای خود را به طور کاملتر اندازهگیری کنید.