برند درک تقریبی ولی متمایز از یک محصول، خدمت یا شرکت است. برای مقایسه‌ی یک برند با رقبایش، ما فقط نیاز داریم بدانیم چه چیزی آن را متفاوت می‌کند. مدیریت برند، مدیریت تفاوت‌ها است. نه آن‌طور که در صفحات داده‌ها وجود دارد، بلکه آن‌طور که در اذهان مردم وجود دارد.

قبل از هر چیز اجازه دهید در مورد برند به صورت شفاف‌تری صحبت کنیم، تصورات اشتباه بسیاری در رابطه با برندینگ وجود دارد که قبل از هر چیزی بهتر است بیشتر راجع به آن‌ها صحبت کنیم. براساس آن‌چه که دکتر مارتی نیومایر در کتاب لغزش برند خود نوشته است:

 

  • برند آرم یا لوگو نیست! آرم یا هر نوع دیگری از علامت تجاری، خود یک برند نیست. آنها صرفا نمادی برای برند است.
  • برند هویت یک شرکت نیست! هماهنگی علایم و عناصر تجاری به تنهایی یک برند خلق نمی‌کنند.
  • برند یک محصول نیست! 

 

در واقع برند احساس باطنی و درونی شخص درباره‌ی یک محصول، خدمت یا شرکت است. برند یک احساس درونی است، زیرا همگی ما به رغم نهایت کوشش خود برای منطقی بودن، موجودات احساسی و شهودی هستیم. برند در نهایت از سوی اشخاص تعریف می‌شود و هر کسی تعریف و نسخه‌‎ی خاصی از آن را خلق می‌کند. زمانی‌که تعداد کافی از افراد به احساس باطنی مشابهی از یک سازمان برسند، برند شکل می‌گیرد.

در این مطلب ۵ اصل مهم برای ساخت یک برند به یادماندنی را معرفی می‌کنیم:

 

متمایز باشید

قبل از هر چیزی برای ساخت یک برند به یادماندنی به سه سوال زیر پاسخ‌های مناسبی ارائه کنید:

  • شما چه کسی هستید؟
  • می‌خواهید چه کاری انجام دهید؟
  • چرا این کار مهم است؟

 

جواب دادن به سوال‌های بالا آن‌چنان که تصور می‌شود، آسان نیست؛ مخصوصا سوال سوم که چرایی وجودی شما را بیان می‌کند. به مثال زیر توجه کنید:

۱) ما شرکت رکا هستیم، تامین‌کننده‌ی چندملیتی قطعات خودرو؛ ۲) ما قطعات خودرو می‌سازیم-نه، ما چیزی بیش از قطعات خودرو می‌سازیم، زیرا ما یک خط کامل از فلان چیزها را نیز داریم. ۳) این کسب‌وکار مهم است زیرا ما قطعات خودرو را واقعا خوب و باکیفیت می‌سازیم.

اگر بتوانید پاسخ‌‎های جذاب و گیرایی برای هر سه سوال بالا ارائه کنید، عالی است. شما یک برند متمایز و خاص دارید.

سیمون سینک معتقد است برای ماندگاری هر چه بیشتر برند در ذهن‌ها باید در ابتدا چرایی ماجرا را توضیح دهید و سپس به سمت سوال‌های بالاتر حرکت کنید.

%d8%a8%d8%b1%d9%86%d8%af-%d8%a8%d9%87-%db%8c%d8%a7%d8%af-%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d9%86%db%8c2-%d9%88%d8%a8%d9%84%d8%a7%da%af-%d8%a7%d8%ae%d8%a8%d8%a7%d8%b1-%d8%b1%d8%b3%d9%85%db%8c

 

همکاری کنید

جین جاکوبز یکی از نویسندگان مشهور سال‌های اخیر در کتاب خود با عنوان ماهیت اقتصاد می‎‌نویسد هیچ موجودیت مستقل(طبیعی یا اقتصادی) در انزوا و عدم همکاری رشد و توسعه نمی‌یابد. هیچ‌کدام از برندها در انزوا و عدم همکاری توسعه نمی‌یابند بلکه، آن‌ها از تعامل هزاران نفر در دوره‌ی زمانی بلندمدت ایجاد می‌شوند.

عمل برندینگ نه تنها مستلزم کار و فعالیت مدیران اجرایی و کارکنان بازاریابی است بلکه نیازمند فهرستی دائم‌التغییر از مشاوران استراتژی، شرکت‎‌های طراحی، آژانس‌های تبلیغاتی، شرکت‌های تبلیغاتی، شرکت‌های تحقیقاتی، روابط عمومی و غیره است.

همانند ساخت یک بنای بزرگ ساخت برند کوششی جمعی و اشتراکی است.

 

نوآوری کنید

نوآوری چیزی است که به برندها قدرت پیشروی و کشش می‌دهد.

انسان‌ها به صورت ذاتی دوست دارند که به گروه‌ها ملحق شوند و همین سبب می‌شود که به انجام کارهای تکراری و بدون نوآوری عادت داشته باشند. کسب‌وکارها با دنباله‌روی و تکرار استراتژی‌های دیگران نمی‌توانند رهبر و لیدر بازار باشند.

برای این‌که رهبر حوزه‌های جدید باشیم، نیاز است که در مسیرهای جدید گام برداریم.

 

اعتبار ببخشید

همان‌طور که گفتیم نوآوری باید جز ضروری از برندینگ باشد. اما ایده‌ها بدون اعتبارسنجی هیچ ارزشی ندارند. مسیر کسب‌وکار رو به جلو و پیش‌رونده است. تحقیقات خوب و موفق، حداقل مقدار اطلاعاتی است که شما را از دنده‎ی اول خارج می‌کند و در بزرگراه به پیش می‌برد.

بازخورد یا به عبارت دیگر تحقیق از مخاطبان، می‌تواند الهام بخش باشد و به شما ایده های خوبی از نحوه عملکرد و رفتار در آینده را ارائه دهد.

 

فرهنگ‌سازی کنید

فرهنگ عبارت است از ذهنیات، اندیشه‌‌ها، ایمان‌ها، باورها، سنت‌ها، آداب و ذخیره‌های فکری و ذهنی یک جامعه. برای این‌که برند شما واقعی باشد، باید هر همکار یا حامی برند نیز بتواند این ویژگی‌ها را داشته باشد.

باورها و سنت‌ها باید به عمق وجودی یک برند نفوذ پیدا کند و هر جز از برند نمایش‌دهنده‌ی فرهنگ کل برند باشد.