نگاهی به شغل مدیر روابط عمومی
مجید کثیری بنیانگذار و مدیرعامل اخبار رسمی به تازگی در مصاحبه ای با روزنامه «فرصت امروز» به تشریح شغل روابط عمومی، مخاطرات و جایگاه این شغل در سازمان ها پرداخته است.
در ادامه توجه شما را به متن مصاحبه هدی رضایی با مجید کثیری مدیرعامل «اخباررسمی» در مورد شغل روابط عمومی که در روزنامه «فرصت امروز» چاپ گردیده است جلب می نمایم.
نگاهی به یکی از پراسترسترین مشاغل دنیا؛ مدیر روابط عمومی
مدیریتی سوار بر امواج خبری
برای چهارمین سال متوالی روابط عمومی به عنوان یکی از پراسترسترین مشاغل در لیست شبکه شغلی آنلاین قرار گرفت. این شغل پس از شغلهایی چون درجهدار نظامی، مامور آتش نشانی وخلبان خطوط هوایی به عنوان ششمین شغل پراسترس معرفی شده است. این رتبهبندی بر اساس چندین فاکتور چون رقابتآمیز بودن، مطالبات فیزیکی، شرایط محیطی، مواجهه با خطر و در معرض ریسک قرار گرفتن و ... انجام شده است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این معیارها و چند و چون این شغل با مجید کثیری، کاشناس روابط عمومی و مدیرعامل آژانس «اخبار رسمی» گفتوگویی ترتیب دادیم که در ادامه میخوانید:
(برای دیدن عکس در سایز اصلی بر روی آن کلیک کنید.)
بحرانهای رسانهای
کثیری در مورد این شغل و اینکه چقدر استرسزا بودن این شغل در مورد مدیران روابط عمومی داخلی و خارجی صادق است، به «فرصت امروز» میگوید: ارتباط برندها با مشتریان بحث مهمی است و تحلیل روابط موضوعی است که مدیران روابط عمومی روی آن تمرکز دارند. مدیر روابط عمومی وظیفه دارد که از موجهای خبری آگاه بوده و فرصتها را شناسایی کند. با توجه به اینکه این مدیران وظایفی چون تغییر افکار عمومی دارند، امروزه بحث پایش رسانه دراین شغل بیش از پیش حائز اهمیت است. بحث مهم دیگر بحث بحرانهای رسانهای یا Media Crisis است. شرکتها همیشه باید حواسشان به مسائلی که در افکار عمومی و رسانهها در مورد برند وجود دارد باشد و در هنگام وقوع آنها را شناسایی کنند. آنها باید بدانند که درمورد برندشان در چه رسانههایی چه حرفهایی زده میشود. بدین ترتیب باید مسالهها را قبل از تبدیل شدن به بحران و ورود اخبار حاشیهای به رسانههای بزرگتر، شناسایی و حل کنند تا برند خدشهدار نشود. برای مثال این بحران را در خبرهای وجود پالم درشیر دیدیم و مدیران این برندها از لحاظ مالی و اعتباری آسیب دیدند. اشکال این مدیران این است که پس از بحران تازه دنبال راهحل میگردند. او نقش مدیر روابط عمومی در هنگام بحران را برجسته دانسته و اضافه میکند: نقش مدیر روابط عمومی در این حالت برجسته است. او با پیشبینی و پاسخ به این بحرانها و ارتباط مداوم با مخاطب و کسب اطلاعات از محیط میتواند به خوشنام ماندن برند خود کمک کند.
انتقال اخبار درست در رسانههای مناسب
به گفته کثیری، یک شرکت هنگامی از نظر افکار عمومی زنده است که اخبار مناسب را از طریق ارتباطات درست در اختیار رسانهها بگذارد. شرکت باید نشان دهد که پرجنب و جوش و پویا است، در فرآیندی روبه رشد است و در نهایت اینکه همیشه نشان دهد که برای مخاطب ارزش قائل است و اخبار مناسب را به مخاطبش انتقال میدهد. مدیران روابط عمومی سازمانهای ایران متاسفانه در این حوزه فعال نبوده و در تولید خبر خبره نیستند. آنها همچنین باید به ارتباط میان افراد داخل شرکت نیز اهمیت داده و اتحاد میان اعضای سازمان را حفظ کنند. در حالی که مدیر روابط عمومی در ایران از دیگر بخشها ایزوله و از دیگر بخشها جداست. وظیفه روابط عمومیها در بسیاری از سازمانهای ایرانی تنها بسنده به ارسال بنر وکارت تبریک است و فعالیتی در فضای رسانه ای کشور ندارند. آنها باید با تولید محتوا و اخبار باارزش و در اختیار مخاطبان قرار دادن این اخبار، روند صحیحی را در این کار پیش رو گیرند. اما متاسفانه خبرهایی که مدیران روابط عمومیهای ایران به گوش مخاطبان میرسانند، تنها جنبه تبلیغاتی دارد. خبر باید بدون هیچ گونه آرایش و پیرایشی منتشر شود. در ایران فرهنگ نوین در روابط عمومی جا نیفتاده است. حداکثر کاری که در این حوزه انجام میشود تنها محدود به برگزاری سمینار و نمایشگاه و کنفرانس سالانه است. مدیران با Social Mediaها آشنا نیستند. با این تفاسیر نمی توان این شغل را در ایران استرسزا دانست. در کل به دلیل اینکه این شغل با افکار عمومی سرو کار دارد، معیار استرسزا بودن را برای آن در نظر گرفتهاند. میزان استرسی که مدیران در شرکتهای خارجی با آن درگیر هستند، بستگی به نوع کسبوکار و سایز و اندازه آن دارد. در بسیاری از نقاط دنیا حتی شرکتهای کوچک هم میدانند که چگونه کمپینهای روابط عمومی بدون استفاده از تبلیغات گسترده برگزار کنند. از نمونه آن میتوان به کمپینهای ویروسی یا Viral اشاره کرد که میشود برای اجرای آن از رسانههای اجتماعی کمک گرفت که این روش و ابزار در ایران شناختهشده نیست.
عنصر رقابتپذیری در میان مدیران روابط عمومی
این کارشناس فاکتور سنجش رقابتپذیری میان مدیران روابط عمومی شرکتها را به دلیل عدم وجود معیار مشخص برای انجام کار درست مبهم میداند و ادامه میدهد: در روابط عمومی شاید بتوان رقابت را در میزان حضور یک شرکت از طریق اخبار در رسانهها دانست. اینکه چه رسانههایی، چه تعداد اخبار شرکت را با چه متدی در رسانهها منتشر میکنند، اینکه متد آنها به خاطر ارتباطات یا ارزش خبری بالاست یا رپرتاژآگهی بسنده میکند، نمیتواند ارتباط سالم و شفافی با مخاطبان از طریق رسانهها برقرار کند. در رسانههای نوین یکی از فاکتورهای رقابت، سنجش میزان تعامل یا درگیر شدن مخاطب است.
توجه به این موضوع که چندنفر در رسانههای اجتماعی ما عضوند و با ما تعامل دارند، چقدر توانستهایم ارتباط مداوم با مخاطب بسازیم و چنددرصد از این مخاطبان افراد بانفوذند، این موارد معیارهای ارزیابی هستند و از طریق آنها میتوانیم بگوییم که فردی در این سمت از فردی دیگر موفقتر است یا خیر. شاخص ارتباطات فرد در این حوزه بسیار مهم است. او باید ارتباطات سالم و شفافی با خبرنگاران برقرار کرده و معیار درستی برای انتخاب رسانهها داشته باشد.
نمونهای از خطرات و شرایط استرسزا
او در انتها درباره شرایط فیزیکی محیط کار و خطرات این حوزه به عنوان دو معیار شغلی استرسزا میگوید: در ایران پست روابط عمومی را به عنوان پستی تشریفاتی میبینند و نگاه مدیران ارشد به روابط عمومی نگاه سطح پایین و سمتی اضافه است. به دلیل اینکه جایگاه پایینی برای این شغل در نظر گرفته میشود که با احترام همراه نیست و رضایت شغلی این افراد پایین است. همچنین خطرهای ناشی از این شغل را میتوان بحرانهای رسانهای دانست. شرکتی که چندسال با اعتبار کار میکند، ممکن است با بحرانهای رسانهای روبهروشده و اعتبارش را از دست بدهد. در این حالت اگر پاسخگویی شرکتها ضعیف باشد، سبب شکست و بدنامی شرکت میشود.