قدرت داستانسرایی: رویکردی جدید در روابط عمومی
برای افزایش فروش محصولات و خدمات یک راهکار ساده و آسان وجود دارد که بارها در وبلاگ اخباررسمی در مورد آن (داستانسرایی) صحبت کردهایم. با این حال، در این مطلب میخواهیم یک چهارچوب کلی برای آن ارائه دهیم. داستانسرایی را میتوان بهترین راهکار کنونی افزایش فروش برای برندها و روابط عمومی دانست. به همین دلیل اگر کسبوکار شما از این راهکار استفاده نکند، به زودی یکی از رقبای شما از آن استفاده خواهد کرد.
از همین رو، در ادامه فرمول سادهای برای ایجاد یک داستان متقاعدکننده برای برندها بیان میکنیم.
قدرت روابط ضعیف(Weak ties)
سال ۱۹۷۳، مطالعهای در یکی از مجلات آمریکایی منتشر شد، این مقاله که با عنوان قدرت روابط ضعیف نامگذاری شده بود، نشان میداد که افرادی که با آنها کمترین ارتباطات را دارید بیشترین فرصتها را در اختیار شما قرار میدهند.
ممکن است تصور کنید این پژوهش با استانداردهای امروز سازگار نباشد، اما این مقاله هنوز هم بسیار مشهور است و توسط برترین موسسههای جهان مورد استفاده قرار میگیرد.
برای صاحبان کسبوکارها این تحقیق این معنی را میتواند داشته باشد؛ مردمی که هنوز ملاقات نکردهاید میتوانند بیشترین سوددهی را برای شما داشته باشند.
همانطور که میبینید این تحقیق پیامدهای عظیمی برای صاحبان کسبوکارهای کوچک دارد و ما امروز قصد داریم به شما نشان دهم که چگونه میتوانید از این پیامدها برای رشد کسبوکار خود بهره بگیرید.
چه کار کنیم تا مردم در مورد ما صحبت کنند؟
حدود ۴۰ سال از انتشار نتایج این مطالعه گذشته است. اما با گذشت این سال ها هنوز هم احساسات اصلی ما شبیه به انسانهای آن زمان است، به همین دلیل همانگونه رفتار می کنیم. این بدین معناست که اگر میخواهید افراد کسبوکار شما را به یاد داشته باشند، نیاز به ایجاد ارتباطات با دیگران دارید. بر حسب تجربه داستانسرایی بهنرین راه برای انجام این کار است.
یک داستان خوب ستون بازاریابی دهان به دهان است.
قدرت داستانسرایی
انسانها توانایی خاصی در به یادآوری داستانها دارند. داستانها در طول تاریخ اصلیترین روش برای جمعآوری و انتقال اطلاعات بودهاند. داستانها میتوانند در هر زمینهای باشند.
به عبارت سادهتر، مغز انسانها طوری برنامه ریزی شده که به راحتی میتواند داستانها را به خاطر آورد.
به همین دلیل در ادامه توضیح میدهیم که چگونه میتوانید به شیوهای موثر از داستانسرایی بهره بگیرید. اگر شما بتوانید این کار را به شیوهای موثر انجام دهید، روابطی خواهید ساخت که منجر به بهاشتراک گذاشته شدن اطلاعات کسبوکار شما با مشتریان جدیدتر خواهد شد.
اهداف ایجاد داستانهای تجاری موفق
شما باید داستانسرایی کنید و داستان خود را با یکی از اهداف زیر انجام دهید.
- الهامبخشی به مردم
- به چالش کشیدن آنها
- آموزش آنها
- هدف قرار دادن احساسی مردم
ساختار یک داستان کسبوکاری بینظیر
اگر اهل فیلم و سینما باشید، احتمالا متوجه شدهاید که جذابترین فیلمها اغلب فرمت مشابهی دارند. این فرمت اغلب یک سفر قهرمانانه است که در حال حاضر در بسیاری از فیلمها از جمله ارباب حلقهها، جنگ ستارگان، هری پاتر، ماتریکس و ... به کار میرود.
این فرمت اولین بار در سال ۱۹۴۹ توسط جوزف کمپبل در قهرمان هزار چهره معرفی شد و مدتهاست که مورد استفاده است.
بر این اساس، میتوان فرمول سادهای برای داستانسرایی کسبوکارهای کوچک بر مبنای قهرمانی ایجاد کنیم. نتیجهی نهایی سفر به سمت موفقیت است.
سفر به سمت موفقیت
سفر به موفقیت، یک فرمت ۵ مرحلهای ساده دارد که یک نسخهی ساده از همان فرمولی است که در فیلمهای مشهور استفاده میشود.
- هویت: زمانی که این سفر شروع شد شما چه کسی بودید و چه کاری انجام میدادید؟
- وضعیتی که قرار دارید: چه چیزی را میخواهید تغییر دهید؟
- مبارزات: چه اتفاقی افتاد که شما شروع به مبارزه با وضعیت افتادید؟
- بینش و دیدگاه: چه بینش منحصربهفردی دارید که به شما کمک میکند تا به این چالش غلبه کنید؟
- راهحل: امروز شما چه کسی هستید و چه خدمتی ارائه میکنید؟
این ساختار برای کسانیکه به تازگی کسبوکار خود را راهاندازی کردهاند، بسیار مناسب است؛ به خصوص اگر این کسبوکار در زمینهی مشاوره، سخنرانی و نویسندگی باشد. اگر کسبوکار شما یک کسبوکار فنی است و یا در زمینهی فروش محصول فعالیت دارد، میتوانید از فرمت یکسانی استفاده کنید، با این تفاوت که باید فرمول را کمی کش و قوس دهید.
مثال زیر را مشاهده کنید تا ببینید چگونه از فرمول بالا برای ساخت داستانی منحصربهفرد بهره گرفته شده است.
مثال ۱: مشاور فروش
این داستان یکی از مشاوران برندینگ و فروش است که با استفاده از فرمول بالا نوشته شده است.
هویت: سال پیش من به عنوان بازاریاب یک شرکت لوکس املاک به اندازهی ۱۰ ساعت در روز مشغول به فعالیت بودم. من واقعا نسبت به شغلم احساس ناامیدی داشتم. وضعیت: بعد از یک روز وحشتناک و خستهکننده، من به شدت تحت تاثیر قرار گرفتم و به این نتیجه رسیدم که واقعا باید راه بهتری برای پول درآوردن پیدا کنم.
مبارزات: من با خودم گفتم فقط یک بار زندگی خواهم کرد، لذا نیاز دارم شغل بهتری داشته باشم و برای پیدا کردن یک شغل مناسبتر آماده شدم.
بینش: در حالیکه تصمیمم را گرفته بودم، تلاش میکردم تا یک شغل خلاقانه برای فعالیت پیدا کنم که ناگهان به یک روش جدید در بازاریابی ایمیلی دست پیدا کردم.
راهکار(قهرمانی): امروزه، من از این روش جدید استفاده میکنم و توانستهام در فروش خانه به نتایج بهتر(در واقع ۵۸ درصد بیشتر) دست پیدا کنم.
مثال ۲: داستان برند Happy Puff Pastry
Happy Puff Pastry یکی از فروشگاههای کوچک قهوه در گرجستان است.(هویت)
به دلیل رکود اقتصادی و فشارهای رقبای بزرگ مثل استارباکس، کسبوکار جین (صاحب Happy Puff Pastry) در وضعیت خوبی قرار نداشت و وی تصمیم گرفت تا وارد فضای آنلاین شود و کافیشاپ آنلاین خود را راهاندازی کند. (وضعیت)
جین زمان بسیاری را صرف فعالیت در فیسبوک و توییتر کرد، اما هیچ نتیجهای کسب نکرد.(مبارزات)
یک روز، او یک استراتژی ساده به نام داستانسرایی را از فردی به نام نیکولاس یاد گرفت.(بینش)
جین تصمیم گرفت تا این استراتزی را امتحان کند و پس از چند ماه اجرای این استراتژی، او توانست سودآورتر از همیشه باشد. (راهحل)
سعی کنید چند نکته را در داستانهای خود فراموش نکنید:
- داستان شما باید واقعی و باورپذیر باشد.
- از تصاویر و ویدیوها استفاده کنید، چون بیشتر در یاد میمانند.
- بخش بینش فرمول را با دقت بنویسید و حتما این بخش را منحصربهفردتر و خلاقتر آماده کنید.