روندهای جهانی وب و موبایل در ایران
بزرگان وب و موبایل ایران، روند در حال حاضر رشد کسب و کارهای آنلاین در ایران را با وضعیت سال ۱۹۹۴ در آمریکا، ۲۰۰۳ در اروپا و ۲۰۰۷ در هند و چین مقایسه می کنند.
امروز روز اول جشنواره وب و موبایل ایران است. در واقع هنوز در سالن همایش شهید قندی هستم و از داخل سالن در حال آپدیت کردن هستم. جالب است که اینجا جشنواره وب و موبایل است و همه در حال صحبت درباره کسب و کارهای آنلاین هستند، در وزارت ارتباطات و فن آوری اطلاعات هستیم، اما تا این ساعت که ساعت ۶ بعد از ظهر است اینترنت نداشتیم و این خنده دار است. الان هم اینترنت دايما در حال قطع و وصل است و بچه های رسانه با کلی زحمت گزارش های خود را برای رسانه ها می فرستند.
از این که به بگذریم اما همه چیز دیگر عالی بود، برگزاری، مهانان، شرکت کنندگان و برای خود من این بود که امروز افتخار این را داشتم تا با بزرگان صنعت وب و موبایل ایران و مهمانان خارجی آن به طور اختصاصی گپ و گفت داشته باشم و بسیار برای خود من آموزنده بود.
با فرشاد نوشادی مشاور ارشد تکنولوژی بانک سامان که سالها سابقه همکاری با رویترز Reuters و مایکروسافت را داشته حدود ۴۰ دقیقه مصاحبه اختصاصی داشتم، با دنیل بارتل که مدرس تفکر طراحی و از مشاوران کارآفرینی برجسته آلمان است نیمساعت گفتگو کردم. با رضا هاشمی عزیز یکی از بنیانگذاران پرشین بلاگ هم همینطور. گفتگوی جذابی هم با سروش ایوبی مشاور هایپرماکت مجازی فینال داشتم که بسیار به حوزه های فعالیت من نزدیک بود. اقای سعید رحمانی مدیرعامل صندوق سرمایه گذاری سرآوا که اولین Venture Capital کاملا خصوصی ایران هم هست همینطور.
در مدت حضورم در سالن و شنیدن سخنان پنلها و همینطور گفتگوهای اختصاصی ام یک مساله بیشتر از گذشته برایم روشن شد. اینکه دیگر صحبت از این نیست که موج تجارت الکترونیک کی به ایران می رسد یا چطور باید کاری کنیم که به ایران برسد. مساله دیگر این است که موج شروع شده است و حال باید یادگرفت که چطور سوار آن شد و یادر غیر این صورت باید یک جایی امن پیدا کنیم تا این موج ما را نبرد.
به یاد می آورم زمانی که تصمیم گرفتم حوزه کاری ام را از مشاوره و یا کمک به کسب و کارهای آفلاین به سمت کسب و کار آنلاین سوق دهم. بسیاری بودند که می گفتند هنوز زمان این امر نیست. همه در حال سرمایه گذاری روی ملک و طلا و ارز هستند و باید در حوزه استراتژیک کسب و کار روی پوشاندن ریسک ها یا hedge و ایجاد پرتفوی سرمایه گذاری تمرکز کرد. این مساله همچنان در ذهن من با اهمیت است اما مگر می شود این موج را دید و تصمیم گرفت بر روی آن تمرکز نکرد؟
با این موفقیت بزرگ برخی کسب و کارهای آنلاین، دیگر این پارادایم شکسته است و دیگر نمی توان این سوال را پرسید که مگر می شود در کسب و کار آنلاین موفق شد، بلکه باید در حوزه شرایط محیطی کسب و کار باید این مساله را پرسید که حال باید چه مهارتهایی را کسب کرد تا در این شرایط رشد کرد، ماند و موفق شد؟
مطمئنا با شرایط فعلی ورودبه بازار آنلاین ایران در سالهای آینده به صورت هجوم خواهد بود اما کسب مهارتهای لازم برای موفقیت در این شرایط کار ساده ای نخواهد بود. شاهد خواهیم بود که بسیاری در این راه شکست می خورند و ورشکست می شوند، شاهد خواهیم بود که افرادی را به عبارتی موج آنها را خواهد گرفت و جوگیر خواهند شد و کسب و کار افلاین خود را تعطیل می کنند و به سمت آنلاین می آیند، شاهد خواهیم بود که افراد تکنولوژی محور برای مدتی بازار را قبضه خواهند کرد، اما در نهایت همان حبابی که در سال ۲۰۰۰ دات کام ها ایجاد کردند و سپس ترکیدند، اینجا هم چنین اتفاقی خواهد افتاد. متاسفانه شاهدیم بسیاری از کسب و کارهای آنلاین که در حالت استارتآپ هستند و برای استفاده از موج خیز برداشته اند، بیزنس و مارکتینگ را نمی شناسند. اینها در اتاقهای خلوت منزلشان بهترین ایده ها را می پروند اما اینکه چقدر بازار و مشتری به این ایده ها نیاز دارد مساله دیگری است. اینکه بازار و مشتری به این سرویس نیاز داشته باشد یک مساله است و اینکه آیا می توان این مزایا و امتیازات محصول و سرویس را به او به عنوان «ارزش» یا Value نشان داد مساله دیگری است. اینکه بتوانیم او را جذب کنیم یک مساله است و اینکه بتوانیم مشتری را در سازمان نگه داریم مساله دیگری است. اینکه بتوانیم مشتری را حفظ کنیم یک مساله است و اینکه بتوان در شرایط پر تحول محیط، استراتژی بلندمدت کسب و کار تدوین کرد و از موانع مدیریت ارشد و استراتژیک یک سازمان متوسط و بزرگ برآمد یک مساله دیگر است.
همانطور که می بینید فضا برای کسب و کارهای آنلاین بسیار مساعد شده، اما چالش ها کم نیستند. مساله این است که چالش ها از بیرونی به سمت درونی سوق پیدا کرده اند . چالش ها دیگر فضای بیرون مثل کم بودن کاربران اینترنت، یا زیرساختها و پرداخت آنلاین نخواهد بود، بلکه چالشها این خواهد بود که آیا خود را برای استفاده از این فضا آماده کرده ایم؟ آیا مهارتهای لازم را کسب کرده ایم؟ آیا آمادگی همگام شدن با تحولات بسیار سریع را داریم؟
اینجاست که وقتی دوست خوبم سروش ایوبی عزیز گفت سمتش در سایت فینال CVO به معنی Chief Visionary Officer یا مدیر ارشد آرمان های سازمان است برایم جالب بود. وظیفه او دیدن فرصت ها و تهدیدهای شرایط محیطی و استفاده از آنها در راستای ویژن ها یا رویاهای سازمان است.
ما از این سمت ها در آینده بسیار می خواهیم و یا خودمات را برای دیدن و شنیدن و لمس کردن همه فرصت ها آماده کنیم.
به زودی مشروح گفتگوهایم با تک تک کارآفرینان و افراد برجسته حوزه وب و موبایل ایران را به صورت ویدیو و گزارش در همین وبلاگ منتشر خواهم کرد.