اشتباهاتی که به کمپینهای روابط عمومی استارت آپ ها ضربه میزند
بسیاری از استارتآپ ها در کمپینهای روابط عمومی خود دچار اشتباهاتی می شوند که اغلب به دلیل اطلاعات کم آنها از روابط عمومی به وجود میآید و ممکن است بارها و بارها تکرار شود. شما ممکن است مسئول روابط عمومی در یک استارتآپ باشید و یا اینکه در یک آژانس روابط عمومی فعالیت میکنید و مسئولیت روابط عمومی یک پروژهی استارتآپی را به عهده گرفتهاید. ممکن است در این مسیر دچار اشتباهاتی شوید که آسیبهای جدی به کمپینهای روابط عمومی وارد خواهد کرد. در ادامه راهنماییهایی را ارائه میکنیم تا از انجام این اشتباهات در روابط عمومی استارت آپ ها در امان بمانید.
۱) تن دادن به کارهای غیرضروری
فرض کنید میخواهید مقالهای در رابطه با محصول جدید یک استارتآپ در یکی از نشریات و یا سایتها منتشر میکنید. از روزنامهنگار یا وبلاگنویس مدنظر خود میخواهید تا مقالهای در این مورد بنویسد، او این کار را انجام میدهد و طبق ارزیابی شما مقالهی نسبتا قویای است. تیم استارتآپ موردنظر نیز نظر مثبتی دارد اما برخی اصلاحیهها را برای شما ارسال میکند. پس از بازبینی درخواست متوجه میشوید ویرایشی که مدنظر آنها است بسیار گسترده بوده و باعث تغییر کل ساختار نوشته خواهد شد.
روزنامهنگاران میخواهند به شکلی بنویسند که مشتریان دقیقا انتظار دارند، اما در دنیای واقعی اینطور نیست. گاهی اوقات استارتآپها نظرات شخصی را در این تصمیمگیری دخیل میکنند و ایرادات غیرضروری را وارد میکنند.
جلوی این ایدههای مخرب را بگیرید. از اعضای تیم بخواهید که به شما کاملا توضیح دهند که قسمتهای اشتباه کدام است و تنها به برخی از تغییرات کوچک که از نظرتان درست است تن دهید. مودبانه از خبرنگاران درخواست ویرایش کنید و علاوه بر این، در نظر داشته باشید تا زمانیکه اطلاعات صحیح و لازم را در اختیار آنها قرار ندهید، قادر نخواهند بود خواستههای شما را برآورده کنند.
۲) استفاده از زبانی تخصصی
برخی استارتاپها فکر میکنند که استفاده از کلمات تخصصی و پیچیده باعث میشوند که حرفهای تر و جدیتر به نظر برسند. در صورتی که میبایست از متنهای سادهتر و قابل فهمتری در کمپینهای خود استفاده کنند.
برای حل این مسئله به مشتری توضیح دهید که جذابیت رسانهها در این است که مطابق با خواستههای مشتری بنوسند. مشتریان چیزهایی را خواهند خواند که برایشان قابلفهم باشد. به آنها نمونههایی از این تبلیغات تاثیرگذار را نشان دهید. و آنها را قانع کنید که همیشه نوشتار ساده در تبلیغات نتایج تاثیرگذارتری خواهد داشت.
۳) داشتن اطلاعات سطحی
پس از اینکه قرارداد را امضا کردید، میبایست آستینهایتان را بالا بزنید و شروع به جمعآوری اطلاعات کنید. احتمالا به جزئیات دقیق نیاز خواهید داشت و برخی تناقضات را مشاهده خواهید کرد که باید آنها را رفع کنید. از طرف دیگر تیمهای استارتآپی آنچنان درگیر کارها هستند که نمیتوانند پاسخگوی شما باشند و از شما میخواهند اطلاعات را از طریق سایت و ... بدست آورید.
اگر همهی اطلاعات لازم شما در وبسایت وجود داشته باشد، پس چه نیازی به روابط عمومی است؟ اعضای یک استارتآپ اغلب افرادی فنی هستند، آنها چون دانش بالایی در زمینهی کاری که انجام میدهند دارند، احساس میکنند همه مثل آنها هستند. در حالیکه این تفکر اشتباهی است و خیلی از افراد از کاری که آنها انجام میدهند خبر ندارند.
از ابتدای کار باید مسئولان مربوطه اطلاعات پایهای و اساسی را در اختیار شما قرار دهند. کتابهای لازم برای مطالعه را خریداری کنید و از افراد کلیدی داخل استارتاپ که در جریان بیشتر کارها هستند کمک بگیرید. از آنجایی که ممکن است استارتاپها از گروه کوچکی تشکیل شده باشند و وقت کمی برای پاسخ به پرسشهای شما داشته باشند، بهتر است ابتدا نگاهی به وبسایت و اطلاعات اولیهای که امکان دسترسی به آنها را دارید بیندازید، سپس لیستی از اطلاعات موردنیاز خود فراهم کنید و به صورت بخشبندی شده به آنها ارائه دهید تا در اسرع وقت به شما پاسخ دهند.
۴) کمیت را بر کیفیت ترجیح دادن
برخی استارتاپها بر این باورند که کار با روزنامههای مختلف منجر به موفقیت آنها خواهد شد و ارتباط با روزنامهنگاران بیشتر به آنها کمک خواهد کرد. در صورتی که این باور لزوما درست نیست. گاه ممکن است از روزنامهها بخواهید دربارهی شما بنویسند اما آنها از این کار امتناع کنند. این کار آنها منجر به تضعیف اعتماد بنفس شما خواهد شد. برخی روزنامهها و رسانهها ممکن است راجع به شرکتهایی در حوزهی کاری شما مطالبی نوشته باشند، در این حالت احتمال اینکه این رسانهها با استارتآپهایی چون شما نیز همکاری کنند نیز زیاد است.
پس از اینکه اولین قدم را در یافتن پل ارتباطی با تمامی رسانهها برداشتید باید وارد مرحلهی دوم شوید و پس از اطمینان حاصل کردن از رسانهها میبایست لیست این رسانهها را در اولین فرصت به دستشان برسانید، تا به تائید آنها نیز برسد. در شروع همکاری از مشتریان خود بپرسید که با چه روزنامهنگارانی ارتباط داشته و دارند. اگر مشتریان شما قرار است در رویدادی حضور داشته باشند که ممکن است از آنها درخواست شود که سخنرانی کنند به آنها آموزش دهید که چه چیزهایی باید بگویند و چه چیزهایی نباید بگویند. این مسئله کمک خواهد کرد که سخنران از بیان سخنان غیرمرتبط و بپرهیزند و سخنرانیای تاثیرگذار داشته باشند.