درسهای برندسازی که میتوان از شرکت مایکروسافت آموخت
برندسازی یا برندینگ ابزاری برای نشان دادن محصولات و خدمات یک شرکت به مشتریان و تلاش برای متمایز بودن با رقبا است. امروزه رسانههای دیجیتال بیشترین سهم برای برندسازی را ایفا میکنند. هر چقدر تعداد و محتوای پیامهایی که در این رسانهها منتشر میشوند مطلوبتر باشد، نام تجاری قویتر دیده خواهد شد. برای همین است که شرکتها به دنبال برندسازی و توسعهی ارزش برند خود هستند.
در حال حاضر تعداد اندکی از شرکت ها هستند که به اهمیت این موضوع پی بردهاند و با شیوهی درست از وبسایتها و رسانههای اجتماعی برای برندسازی کمک میگیرند. در این مطلب۱۰ نکتهی مهم برندسازی از شرکتهای بزرگی همچون مایکروسافت برایتان آوردهایم که از طریق آنها میتوانید استراتژیهای رسانهی دیجیتال خود را بهبود دهید.
۱)شرکتهای کوچک باید روی یک برند متمرکز شوند.
اگر شرکت کوچکی دارید که تنها یک محصول به مشتری ارائه میدهد، بهتر است از یک نام مشترک برای برند شرکت و محصول خود استفاده کنید. رعایت این مورد باعث میشود تا یک نام تجاری قوی برای خودتان دست و پا کنید. در غیر اینصورت اگر برای شرکت و محصولتان نامهای مختلفی انتخاب نمایید، شانس موفقیت کمتری خواهید داشت.
مورد دیگری که باید رعایت شود این است که از لوگو و توضیح یکسانی برای برند خود در شبکههای مختلف اجتماعی استفاده کنید. در واقع بیوگرافی که کاربر در توییتر میبیند با نوشتهای که در فیسبوک آمده متفاوت نباشد.
شرکت QuadGraphics مثال خوبی برای این مورد است. این شرکت چاپ کوچک از یک مفهوم و لوگوی یکسان برای تمامی شبکههای اجتماعی خود استفاده کرده است. این برند طرفداران بسیاری در توییتر و فیسبوک دارد که مدام با QuadGraphics در تعاملند.
۲) مفهوم یکسانی را از تمامی کانالهای ارتباطی خود بیان کنید.
در بازاریابی برای یک شرکت، محتوایی که از یک کانال منتشر میشود باید با سایر کانالها مطابقت داشته باشد تا ببینده را تحت تاثیر قرار دهد. شاید باور نکنید اما برندهایی هستند که در شبکههای اجتماعی مختلف از نام و توضیحات مختلفی استفاده میکنند. همچنین سعی کنید پیامهایی که از هر شبکهی اجتماعی منتشر میکنید، برای پلتفرم مورد نظر مناسب باشد.
مثلا در مثال بالا شرکت موردنظر از جملات و واژههای مختلفی برای بیان پیام خود در شبکههای اجتماعی مختلف استفاده کرده است، اما همگی به یک موضوع اشاره دارند و یک مفهوم را به مخاطب میرسانند.
۳) باید مطمئن شوید که نام تجاری شرکت و محصولات آن همدیگر را نقض نمیکنند.
اگر صاحب شرکت بزرگی هستید که دارای محصولات متنوعی است، باید برای برندسازی تکتک محصولاتتان تلاش کنید. مایکروسافت برای هر محصول خود اکانت جداگانهای ایجاد کرده است، اما همهی این اکانتها در تلاش هستند تا با اکانت رسمی و مخصوص مایکروسافت در یک راستا باشند.
شما نیز اگر برند بزرگی با محصولات مختلف دارید، سعی کنید برای آنها اکانت جداگانهای ایجاد کنید، مخاطبان هر یک را به درستی مورد هدف قرار داده و تحت سلطهی برند اصلی آنها را پیش ببرید.
۴) لازم نیست تا برند خود را در تمامی شبکههای اجتماعی مطرح کنید.
مایکروسافت تمامی محصولات خود را ارزیابی کرده تا بفهمد کدام شبکهی اجتماعی برای پوشش آنها مناسبتر است. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، تمامی محصولات برندسازی شده این شرکت در دو شبکهی اجتماعی توییتر و فیسبوک حضور دارند. در لینکدین تنها برند اصلی مایکروسافت و دو نام دیگر مشاهده میشود.
این شرکت تقریبا در گوگل پلاس فعالیتی ندارند که مشخصا به دلیل سیاستهای کاری این تصمیم گرفته شده است. بیشتر محصولات نیز تنها در اینستاگرام و یوتیوب حضور دارند.
۵)شما به یک متصدی محتوا در تمامی شبکه های اجتماعی خود نیاز دارید.
تناقضی که در میان برندهای مختلف دیده میشود اغلب به این دلیل است که آنها متصدیان مختلفی در رسانههای اجتماعی مختلف دارند. شرکتهای بزرگ باید فردی را به عنوان متصدی انتخاب کند تا روی انتشار محتوا در شبکه های اجتماعی نظارت داشته باشد تا محتوای تولیدی برای آنها در یک راستا باشند.
۶) محتوای مناسب برای هر شبکهی اجتماعی را بیابید.
به عنوان مثال برای توییتر باید یک توضیح بیوگرافی در حد ۱۵۵ کاراکتر بنویسید. بسیاری از شرکتها برای معرفی خود از جملات مناسبی استفاده نمیکنند. مثلا جملهی " این صفحه، پیج اصلی شرکت ماست." اصلا مناسب نیست. چون اهداف و محصولات شرکت شما را نشان نمیدهد. در این قسمت باید پیامهای ارزشمند و چیزی را بنویسید که نشاندهندهی برند شماست.
اکانت Office 365 مایکروسافت در توییتر از ۱۵۴ کاراکتر استفاده کرده و در آن با استفاده از کلمات کلیدی مناسب و لینک به شرکت مادر، دید روشنی را به کاربر داده است. در اکانت ایکس باکس نیز با استفاده از کاراکتر های قوی به کنسول بازی، گیم و ورزش اشاره شده است.
۷) برای هر برند مخاطبان ویژهای را هدف قرار دهید.
بیشتر محصولات مایکروسافت در توییتر حضور دارند، به همین علت این شبکهی اجتماعی را بیشتر بررسی میکنیم. مایکروسافت تعداد دنبال کنندگان زیادی در اکانت خود دارد. اما این رقم زیاد برای ما مهم نیست. مهم تعداد دنبال کنندگانی است که به محصولات مایکروسافت علاقمند بوده و توییت های آن را ریتوییت یا لایک میکنند. شما نیز اگر محصولات مختلفی دارید سعی کنید مخاطبان هر محصول را جداگانه هدف قرار دهید. مایکروسافت به خوبی توانسته این کار را انجام دهد.
۸) تعداد معینی از محتوا را برای هر شبکه اجتماعی مشخص کنید.
داشتن برنامهی منظم برای ارسال محتوا در شبکههای اجتماعی از اهمیت بسیاری برخوردار است. با داشتن یک برنامه منظم، علاوه بر اینکه طبق یک روال منظم پیش میروید قادر خواهید بود دقیق و منظم کار خود را پیش ببرید. به عنوان مثال در مایکروسافت اکانت ویندوز روزانه ۱۵۰ توییت از اکانت خود منتشر میکند. ایکس باکس نیز روزانه ۹۸ توییت میکند. درست است که کاربران مشتاق به دیدن توییتهای زیادی از یک برند هستند اما این مقدار بیشتر از میزانی است که در میان شرکتها و صنایع موفق دیگر مرسوم است. شما میتوانید بهترین تعداد برای برند خود را پیدا کنید و با برنامهریزی دقیق پیش بروید.
۹) عکسالعمل مخاطبان به پستها بیشتر از تعداد دنبال کنندگان و پستهای روزانه اهمیت دارد.
کاری کنید تا مخاطب با شما تعامل داشته باشد. در میان برند های مختلف زیر شاخهی مایکروسافت ایکس باکس موفق تر از بقیه است. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید ایکس باکس توانسته تعاملات زیادی را دریافت کند. بر اساس این مقایسات ویندوز باید بیشتر از تعداد توییتهای خود روی کیفیت آن ها کار کند تا بتواند بازدهی مناسبی از توئیتهایش داشته باشد.
۱۰) محتوایی که مخاطبان شما را درگیر میکند بشناسید.
اجازه دهید برای این مورد نیز ایکس باکس را بررسی کنیم. روشن است که ایکس باکس یکی از بهترین کنسولهای بازی قرن است که برای شبکههای احتماعی خود از محتوای مناسبی استفاده میکند.
در گزارش بالا به وضوح میبینیم که ۶۰ درصد از بهترین توییت های این اکانت عکس خوب دارند. استفاده از عکس تاثیر زیادی در جذب مخاطبان شبکههای اجتماعی خواهد داشت.
استراتژی دیگری که باعث موفقیت ایکس باکس شده، برگزاری مسابقات مختلف بوده است. برای مثال یکی از توییت های این حساب کاربری که بیشترین ریتوییت را داشته است، مربوط به توییتی بود که اگر کاربر آن را ریتوییت میکرد، می توانست در قرعه کشی یک ایکس باکس شرکت کند.
این ۱۰ مورد را برای برند سازی شرکت خود در نظر بگیرید. برای تشخیص اینکه کدام راهحل مناسب شماست یا نه، پیشنهاد میکنیم خودتان را با شرکتهایی که مثال زده شد مقایسه کنید و راهحل مناسب خود را انتخاب نمایید.