اگر بخواهیم یک دلیل برای وجود بازاریابی محتوا ارائه کنیم، آن جلب توجه است. افرادی که به بازاریابی محتوا می‌پردازند، انرژی و زمان زیادی را صرف می‌کنند تا مطمئن شوند محتوایی که ارائه می‌کنند خلاق و گیرا باشد و بین مردم به اشتراک گذاشته شده و همه جا پخش شود. با توجه به تغییرات مداوم در الگوریتم‌های موتورهای جست‌وجو، ناپایداری وفاداری مخاطبان هدف، تغییر در میزان محبوبیت دستگاه‌ها و موارد دیگر، بازاریابی محتوا به یک مسابقه بزرگ تبدیل شده است که هرکس سعی دارد از دیگران عقب نماند؛ مسابقه‌ای که به این زودی‌ها پایانی ندارد. به منظور اطمینان از اینکه بهترین تلاش ممکن را در این زمینه انجام می‌دهید، در اینجا 10 پیشنهاد ارائه کرده‌ایم که می‌تواند به بازاریابان محتوا کمک کند که در این مسابقه پابه‌پای تغییرات و تحولات پیش بروند.

 

 

1. به نسل جوان توجه کنید:

 

این نسل همان نسلی هستند که کاملا با یکدیگر در ارتباط هستند، افراد 18 تا 34 ساله‌ای که در حال حاضر مسئول 500 میلیارد دلاری هستند که سالانه برای اینترنت پرداخته می‌شود و تنها چند سال دیگر 75 درصد نیروی کار را تشکیل می‌دهند. این موارد تعدادی از مشخصه‌‌های این گروه افراد است که بهتر است در استراتژی‌های بازاریابی شما به آنها دقت شود:

  • تمام وقت با یکدیگر در ارتباط هستند.
  • از روش‌‌های سنتی که کسب وکارها سعی دارند به آنها دسترسی داشته باشند جدا هستند، حتی اگر از طریق بازاریابی محتوا باشند.
  • برای پیشنهاد و مشورت به دوستانشان اعتماد می‌کنند.
  • نمی‌خواهند «وادار» به انجام کاری شوند.
  • برای اینکه مطلبی را بخوانند و به اشتراک بگذارند به دلیل نیاز دارند؛ اینکه برایشان جالب باشد، سرگرم شوند، از آنها خواسته شده باشد که مشارکت کنند، نکات دقیق و ظریف و همچنین اعتبار ، اصالت و مسئولیت اجتماعی را در آن ببینند.

 

 

2. به شکلی منحصربه فرد روی برند خود متمرکز شوید:

 

نسل کنونی و آینده بازار هدف شما به دنبال حقیقت است، نه جلوه و ظاهر. می‌خواهند بدانند چه کسی هستید و از چه کسی خرید می‌کنند. می‌خواهند بدانند افراد پشت پرده این برند را بشناسند. این بخش عمده‌ای از تلاش برای ایجاد رابطه با مشتریان است که اکثر بازاریابان محتوا از آن آگاه هستند. اما بهبود و ارتقای این بخش از فعالیت شما بسیار مهم است. ویدئوها، تصاویر و داستان‌های شخصی جالبی که به تیم شما مربوط باشند به مرور زمان اهمیت فراوانی پیدا می‌کنند.

 

 

3. یک جنبش و حرکت همگانی داشته باشید:

 

میزان فروش کفش‌های تولیدشده شرکت Toms به شدت افزایش یافته، دلیلش هم جنبشی است که این شرکت راه‌اندازی کرده است: همه افراد محروم در سراسر جهان کفش به پا داشته باشند. این شرکت به ازای هر جفت کفشی که می‌فروشد، یک جفت کفش برای مردم محروم هدیه می‌دهد.مشتری امروز دیگر نگران قیمت کفش خود نیست. ارزش اینکه بخشی از یک جنبش همگانی باشد به همان اندازه اهمیت دارد.

 

 

4. امکان مشاهده و خواندن آسان:

 

آسان خواندن معانی بسیاری دارد، اما اینکه مردم بتوانند محتوایی را که ارائه کرده‌اید، روی هر دستگاهی دریافت و مشاهده کنند،بسیار اهمیت دارد. تهیه یک استراتژی که ابتدا به موبایل توجه کند، باید همین الان اجرا شود. طراحی استراتژی محتوا باید ابتدا به دستگاه‌های همراه و موبایل بپردازد و سپس می‌توان موارد بیشتری را برای رایانه‌های شخصی در نظر گرفت، البته با این تصور که استفاده از رایانه کمتر خواهد شد.

 

 

5. ارسال مداوم دعوتنامه برای مشارکت:

 

سعی کنید تا حدی که می‌توانید به‌طور مداوم مسابقات و نظرسنجی‌های مختلف برگزار کنید؛ از بازدیدکنندگانتان بخواهید در مورد طراحی لوگوی جدیدتان رای بدهند؛ نظرسنجی‌هایی پخش کنید که پرسش‌هایی مفهومی داشته و این احساس را به مردم بدهد که نظرشان ارزش دارد. برای مثال یک شرکت تولید نوشیدنی از بازدیدکنندگان خود دعوت کرد تا تصاویری از عجیب‌ترین فروشگاه‌ها بفرستند و فرد برنده نیز بایستی در یکی از تبلیغات شرکت حاضر شود.

 

 

6. به مشتریان احترام بگذارید:

 

مشتری برگزیده هفته را با ارائه تصویر و داستان شخصی او معرفی کنید. این کار را ادامه دهید تا بازدیدکنندگان صرفا برای باخبر شدن از داستان بعدی هم که شده، به سایت یا صفحات شما مراجعه کنند.

 

 

7. به جای متن، بیشتر از عناصر نمایی و تصویری استفاده کنید:

 

مراجعه‌کنندگان می‌خواهند «ببینند» چه چیزی برای گفتن دارید، نه اینکه بخوانند. هر بار که ایده‌ای جدید برای یک مطلب داشتید، ابتدا فکر کنید چطور می‌توانید آن را به صورت تصویری ارائه کنید. مانند استفاده از ویدئو، فایل صوتی، اینفوگرافی، عکس و ... .

 

 

8. برنامه‌ای به منظور تهیه ایده‌هایی برای محتوای برند خود داشته باشید:

 

همیشه باید پرونده‌ای پر از ایده‌های مختلف برای محتوای برند خود داشته باشید و همه اعضای تیم شما نیز باید در این کار شرکت کنند. به مشتریان کنونی و مشتریان بالقوه خود گوش دهید، سوال‌های احتمالی‌شان را حدس بزنید، سعی کنید همیشه حداقل 50 سوال را آماده داشته باشید. اگر این کار را انجام دهید هرگز برای یافتن ایده‌ای برای محتوا بعدی خود نیاز به جست‌وجو نخواهید داشت.

 

 

9. به آن دسته از تبلیغات محتوا توجه کنید که بتوانید ایمیل مشتریان را به دست آورید:

 

اکثر اوقات میزان بازدید و مراجعه به سایت، وبلاگ و صفحات شما در شبکه‌های اجتماعی توسط فردی غیر از شما کنترل می‌شوند؛ مثل یک موتور جست‌وجو یا اشتراک‌گذاری بین افراد. لازم است مقداری کنترل روی توزیع و انتشار مطالب خود داشته باشید. یکی از راه‌های موجود برای این کار ایجاد یک پایگاه ایمیلی است که همواره گسترده‌تر می‌شود. به بازدیدکنندگان خود فرصت‌های متعددی بدهید تا آدرس ایمیل خود را در سیستم ثبت کنند. اکنون می‌توانید در انتخاب عنوان ایمیل‌ها خلاقیت به خرج دهید، طوری که حتما آن را باز کنند. دکمه‌ای برای به اشترک گذاشتن آن نیز در داخل ایمیل قرار دهید.

 

 

10. ترکیبی از روانشناسی فروش و علم عصب‌شناسی را به کار ببرید:

 

85 درصد عملیات خرید احساسی است و تنها 15 درصد آن منطقی است. به تحقیقاتی‌ که امروزه در عصب‌شناسی انجام می‌شود دقت کنید؛ تحقیقاتی که نشان می‌‌دهند کدام بخش از مغز بر اثر چه چیزی تحریک می‌شود. امروزه رابطه تنگاتنگی بین روانشناسی و عصب‌شناسی وجود دارد که استفاده از آن در روش‌های بازاریابی محتوا یک استراتژی فوق‌العاده است.